گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Wednesday, November 19, 2014

Re: پروانه امیرافشاری حمیرا

عشرت‌آباد دعوت شده بودم. براي
عروسي، مولودي و... اما هرگز حال آن شب را نداشتم. پائيز غم‌انگيزي بود و من به
جواني و عشق فکر مي‌کردم. از مجلسي که قدر ساز را نمي‌شناختند خوشم نمي‌آمد اما
چاره چه بود، بايد گذران زندگي مي‌کرديم. چنان ساز را در بغل مي‌فشردم که گوئي
زانوي غم بغل کرده‌ام. نمي‌دانستم چرا آن کسي که قرار است در اندروني بخواند،
صدايش در نمي‌آيد. در همين حال و انتظار بودم که دختر نوجوانی از اندروني بيرون
آمد... حتي در اين سن و سال هم رسم نبود که دختران و زنان اينطور بي پروا در
جمع مردان ظاهر شوند. آمد کنار من ايستاد. نمي دانستم براي چه کاري نزد ما آمده
است و کدام پيغام را دارد .
 
چشم به دهانش دوختم و پرسيدم: چه کار داري دختر خانم؟
   
گفت: مي‌خواهم بخوانم !
 
گفتم: اينجا يا اندروني؟
 
گفت: همينجا !
 
نمي‌دانستم چه بگويم. دور بر را نگاه کردم، هيچکس اعتراضي نداشت. به در ورودي
اندروني نگاه
 
کردم. چند زني که سرشان را بيرون آورده بودند، گفتند : بزنيد، مي‌خواهد بخواند !
 
گفتم: کدام تصنيف را مي‌خواني؟
 
بلافاصله گفت: تصنيف نمي‌خوانم، آواز مي‌خوانم!
 
به بقيه ساز زنها نگاه کردم که زير لب پوزخند مي‌زدند. رسم ادب در ميهماني‌ها،
آنهم ميهماني بزرگان، رضايت ميهمان بود.
 
پرسيدم: اول من بزنم و يا اول شما مي‌خوانيد؟
 
گفت: ساز شما براي کدام دستگاه کوک است؟
 
پنجه‌اي به تار کشيدم و پاسخ دادم: همايون.
 
گفت: شما اول بزنيد!
 
با ترديد، رنگ و درآمد کوتاهي گرفتم. دلم مي‌خواست زودتر بدانم اين مدعي چقدر
تواناست. بعد از مضراب آخر درآمد، هنوز سرم را به علامت شروع بلند نکرده بودم
که از چپ غزلي از حافظ را شروع کرد. تار و ميهماني را فراموش کردم، چپ را با
تحرير مقطع اما ريز و بهم پيوسته شروع کرده بود. تا حالا چنين سبکي را نشنيده
بودم. صدايش زنگ مخصوصي داشت. باور کنيد پاهايم سست شده بود. تازه بعد از آنکه
بيت اول غزل را تمام کرد، متوجه شدم از رديف عقب افتاده‌ام:
 
معاشران گره از زلف يار باز کنيد / شبي خوش است بدين قصه‌اش دراز کنيد
 
ميان عاشق و معشوق فرق بسيار است / چو يار ناز نمايد شما نياز کنيد
 
بقيه ساز زنها هم، مثل من، گيج و مبهوت شده بودند. جا براي هيچ سئوالي و حرفي
نبود. تار را روي زانوهايم جابجا کردم و آنرا محکم در بغل فشردم. هر گوشه‌اي را
که مايه مي‌گرفتم مي‌خواند.
 
خنده‌هاي مستانه مردان قطع شده بود. يکي يکي از زير درختان بيرون آمده بودند.
از اندروني هيچ پچ و پچي به گوش نمي‌رسيد، نفس همه بند آمده بود. هيچ پاسخي
نداشتم که شايسته‌اش باشد.
 
گفتم: اگر تا صبح هم بخواني مي‌زنم! و در دلم اضافه کردم: تا پايان عمر برايت
مي‌زنم!
 
آنشب باز هم خواند، هم آواز هم تصنيف. وقتي خواست به اندروني باز گردد گفتم:
مي‌تواني بيايي خانه من تا رديف‌ها را کامل کني؟
 
گفت: بايد بپرسم.
 
وقتي صندلي‌ها را جمع ‌و ‌جور مي‌کردند و ما آماده رفتن بوديم، با شتاب آمد و
گفت: آدرس خانه را برايم بنويسيد.
 
و تکه کاغذي را با يک قلم مقابلم گذاشت، اسمش قمر بود.
 
بعد از آنکه از قمر جدا شدم، تمام شب را به ياد او بودم ديگر دلم نمي آمد براي
کسي تار بزنم. در خانه‌ام که انتهاي خيابان فردوسي بود، چند اتاق را به کلاس
موسيقي اختصاص داده بودم و تعدادي شاگرد داشتم اما ديگر هيچ صدايي برايم دلنشين
نبود و با علاقه سر کلاس نمي‌رفتم. دو ماه به همين روال گذشت. بعدازظهر يکي از
روزها، توي حياط قاليچه انداخته بودم و در سينه‌کش آفتاب با ساز ور ميرفتم که
يک مرتبه در حياط باز شد. ديدم قمر مقابلم ايستاده است، بند دلم پاره شد. هنوز
دنبال کلمات مي گشتم که گفت: آمده ام موسيقي ياد بگيرم.
 
از همان روز شروع کرديم، خيلي با استعداد بود، هنوز من نگفته تحويلم مي داد و
وقتي رديفهاي موسيقي را ياد گرفت، صدايش دلنشين تر شد... و کنسرت پشت کنسرت است
که در گراند هتل لاله زار، آوازه قمر را تا به عرش مي گسترد...
 
اولين کنسرت قمر با همراهي ابراهيم خان منصوري و مصطفي نوريايي (ويولن)،
شکرالله قهرماني و مرتضي ني‌داوود (تار)، حسين خان اسماعيل زاده (کمانچه) و
ضياء مختاري (پيانو)، پسر عموي استاد علي تجويدي برگزار شده است.
 
يک شب در گراند هتل تهران کنسرت مي‌داد. تصنيفي را مي‌خواند که آهنگش را من
ساخته بودم و بعدها در هر محفل سر زبانها بود. تصنيف را بهار سروده بود و من
رويش آهنگ گذاشته بودم، حتماً شما شنيده‌ايد: مرغ سحر را مي‌گويم.
 
آنشب در کنسرت گراند هتل وقتي اين تصنيف را مي‌خواند، آه از نهاد مردم بلند شده
بود. در اوج تحرير آوازي که در پايان تصنيف مي خواند، ناگهان فرياد کشيد "جانم،
مرتضي خان!" و اين نهايت سپاس و محبت او نسبت به کسي بود که آنچه را از موسيقي
ايران مي‌دانست، برايش در طبق اخلاص گذاشته بود...
 
بله داستاني که در بالا خوانديد بخشي از گفتگوي يک خبرنگار است که سالها پيش با
مرتضي ني‌داوود انجام داده است و در آن از عشق پنهان وي به قمر سخن رفته است!
ني‌داوود تصنيفي دارد به نام آتش جاويدان که آن را بهترين ساخته خودش - حتي
بهتر از مرغ سحر- مي‌داند، که البته با دانستن مطلب بالا علت آن روشن است! اين
تصنيف بسيار زيبا تاکنون بارها توسط خوانندگان گوناگون اجرا شده است، ولي يک
بار هم در برنامه گلهاي رنگارنگ اجرا شده است
 
قمرالملوک وزيري پس از شيدا و عارف در موسيقي نوين ايران رخ نمود، ولي بي‌ترديد
نقشي دشوارتر و دليرانه‌تر از آن دو ايفا کرده است؛ زيرا اگر مردي که به موسيقي
مي‌پرداخت گرفتار طعن و لعن مي‌شد، ولي مجازات زن موسيقي‌پرداز "سنگسار شدن"
بود! زن برده در پرده بود، پرده‌اي به ضخامت قرن‌ها. قمر به هنگام نخستين کنسرت
خود که در آن بي‌حجاب ظاهر شده بود، سر و کارش به نظميه افتاد. اين ماجرا اگر
چه براي او خوشايند نبود، ولي بهرحال سر و صدايي کرد که در نهايت به سود موسيقي
و جامعه زنان بود. قمر خود درباره نخستين کنسرتش مي گويد:
 
...
آن روزها، هر کس بدون چادر بود به کلانتري جلب مي شد. رژيم مملکت تغيير کرده
و پس از يک بحران بزرگ دوره آرامش فرا رسيده بود. مردم هم کم کم به موسيقي
علاقه نشان مي‌دادند. به من پيشنهاد شد که بي چادر در نمايش موزيکال گراند هتل
حاضر شوم و اين يک تهور و جسارت بزرگي لازم داشت. يک زن ضعيف بدون داشتن
پشتيبان، ميبايست برخلاف معتقدات مردم عرض اندام کند و بي‌حجاب در صحنه ظاهر
شود. تصميم گرفتم با وجود مخالفتها اين کار را بکنم و پيه کشته شدن را هم به تن
خود بمالم! شب نمايش فرا رسيد و بدون حجاب ظاهر شدم و هيچ حادثه‌اي هم رخ نداد،
و حتي مورد استقبال هم واقع شدم و اين موضوع به من قوت قلبي بخشيد و از آن به
بعد گاه و بيگاه بي‌حجاب در نمايشها شرکت ميجستم و حدس مي‌زنم از همان موقع فکر
برداشتن حجاب در شرف تکوين بود...

او نخستين زني بود که بعد از قره‌العين بدون حجاب در جمع مردان ظاهر شد. او را
شايد بتوان اولين فمينيست ايراني ناميد. او مي‌گفت:
 
مر مرا هيچ گنه نيست به جز آن که زنم / زين گناه است که تا زنده‌ام اندرکفنم
 
قمر نخستين کنسرت خود را در سال ١٣٠٣ برگزار کرد. روز بعد کلانتري از او تعهد
گرفت که بي‌حجاب کنسرت ندهد! قمر عوايد کنسرت را به امور خيريه اختصاص داد. او
در سفر خراسان در مشهد کنسرت داد و عوايد آن را صرف آرامگاه فردوسي نمود. در
همدان در سال ۱۳۱٠ کنسرت داد و ترانه‌هايي از عارف خواندوقتي نيرالدوله چند
گلدان نقره به او هديه کرد، آن را به عارف پيشکش نمود. با اين که عارف مورد غضب
بود. در سال ١٣٠٨ به نفع شير خورشيد سرخ کنسرت داد و عوايد آن به بچه‌هاي يتيم
اختصاص داده شد. به گفته دکتر خرمي ٤٢٦ صفحه و به گفته دکتر سپنتا ٢٠٠ صفحه از
قمر ضبط شده است...
 
گشايش راديو ايران در سال ۱۳۱۹ صداي قمر را به عموم مردم رساند. عارف قزويني و
ايرج‌ميرزا و تيمورتاش وزير دربار، شيفته او شده بودند. با اين‌ همه، قمر از
گردآوري زر و سيم پرهيز مي‌کرد و درآمدهاي بزرگ و هداياي گران را به فقرا و
محتاجان مي‌داد.
 
قمرالملوک وزيري در تاريخ ۱۴ مرداد ۱۳۳۸ در شميران، در فقر و تنگدستي مطلق به
سکته مغزي درگذشت. وي در گورستان ظهيرالدوله بين امامزاده قاسم و تجريش شميران
به خاک سپرده شده است. روحش شاد


On Thursday, October 30, 2014 1:37 PM, 'Nasim Shirazi' via دوستان راديو گلها <friends-of-radio-golha@googlegroups.com> wrote:


پروانه امیرافشاری حمیرا
یش از خوانندگی
پروانه امیرافشاری در سال ۱۳۲۳ به دنیا آمد. 
وی از خانوادهٔ بانفوذ و سرشناس امیرافشاری، که اصالتی آذری دارند، است.
 نام کامل وی پروانه امیرافشاری زنجانی است. پدرش از زمین‌داران بزرگ زنجان بود.
پدر حمیرا مالک ۱۵۰ شهر و روستا در منطقهٔ شمال غرب ایران بود.
 از همان دوران کودکی حمیرا، خانهٔ آنها به افتخار افراد بانفوذ حکومتی، شاهد مراسم بزرگ با حضور هنرمندان نامیِ آن زمان، 
مانند قمرالملوک وزیری، روح‌انگیز، بنان، ملوک ضرابی و بسیاری دیگر بود
 که همین انگیزهٔ اولیهٔ دختر خانواده برای روی آوردن به آواز شد. 
حمیرا، به دور از چشم پدر و با تشویق همسر روشن‌فکر و تازه از آلمان بازگشتهٔ خود،
 با نام‌نویسی در آزمون صدا در شورای رادیوی آن زمان، باعث حیرت و تحسین اعضای شورا شد 
و پس از آن تحت آموزش علی تجویدی و ملوک ضرابی قرار گرفت. وی دو سال بعد در ۱۸سالگی به یک خوانندهٔ تمام‌عیار تبدیل شد.
آغاز فعالیت حرفه‌ای
در همان سن آوازی را در دستگاه سه‌گاه با آهنگسازی علی تجویدی و شعری از بیژن ترقی به نام «صبرم عطا کن» را اجرا کرد
 که در کتاب ترانه‌های ماندگار این اثر به ثبت رسیده است.
 وی به علت مخالفت پدر با نام مستعار حمیرا فعالیت خود را آغاز کرد
 اما پدرش صدای دختر خود را می‌شناسد و چون آوازه‌خوان بودن دخترش را دور از شان خانوادگی خود می‌بیند،
 همه صفحات موجود در بازار تهران را خریداری کرده و در خانه خود انبار می‌کند. وهمین علت باعث کمیابی صفحات صدای حمیرا در آن زمان می‌شود.
بعد یک سال درطی یک سفر اروپایی که برای پدر حمیرا پیش می‌آید حمیرا که از حمایت مادر خود برخوردار بود
 به کار خود ادامه می‌دهد (توضیح: دومین اثر مشترک حمیرا، تجویدی و ترقی ترانه‌ای به نام «سرگردان» در گوشهٔ موالیان از گوشه‌های مهجور دستگاه همایون است.«پشیمانم» بعداً ساخته شد که به‌دلیل مدولاسیون زیبایی که از همایون به سه‌گاه تغییر مقام می‌دهد و بازمی‌گردد 
باعث تحول عظیمی در موسیقی سنتی ایرانی می‌شود. منبع پدر وی با آگاهی از اثر جدید دختر خود وی را از خانه طرد و از ارث محروم می‌کند. بعد از آن وی مدتی را در خانه پسرعمویش که همسر وی هما میرافشار ترانه سرای معروف بود به سر برد تا آنکه با استاد پرویز یاحقی ازدواج می‌کند.
ازدواج با پرویز یاحقی
حمیرا مدت ۸ سال همسر آهنگساز بنام ایرانی، پرویز یاحقی بود
 که در این دورهٔ زناشویی، آثار ماندگاری با شعرهایی از بیژن ترقی و آهنگ‌هایی از یاحقی، مانند
 «مرا نفریبی»، «هدیهٔ عشق»، «بهار نورسیده»، «مرا تنها نگذاری»، «پنجره‌ای به باغ گل»، و... اجرا کرده‌است. 
وی بعد از چند سال، به‌دلیل مشکلات ویژه‌ای که برایش در زندگی پیش آمد، از پرویز یاحقی جدا شد.
حمیرا بعد از انقلاب و مهاجرت از ایران
او پس از انقلاب، چند ماه در زندان به سر برد و با پرداخت مالیاتی معادل سی‌هزار دلار، آزاد شد.
 او می‌توانست همانند هایده و مهستی و بسیاری دیگر از هنرمندان، در سال‌های ۵۶ تا ۵۸ از ایران خارج شود، ولی به‌دلیل عشق وافری که به ایران داشت، حاضر به رفتن نشد و به آینده امیدوار بود؛ حتی با پوشش اسلامی (چادر) در جامعه حضور پیدا می‌کرد.
همسر سوم وی، که تاجر کراوات بود، پس از انقلاب عملاً بیکار شد.
حمیرا تا اواسط سال ۶۰ خورشیدی در تهران ماند و بعد از ایجاد مزاحمت‌های فراوان در تهران به یکی از شهرهای شمالی نقل مکان کرد
 ولی باز از طرف عناصر تندرو و افراطی مورد اذیت و آزار بسیاری قرار می‌گرفت.
 به همین دلیل به ناچار و بدون اینکه مورد حمایت همسرش قرار گیرد، در اواخر سال ۱۳۶۰ به تنهایی و به صورت ناشناس با گریم در قالب یک پیرزن به همراه دختر دو ساله‌اش، هنگامه، از مرز افغانستان از ایران خارج شد
وبه پاکستان رفت؛ از آنجا به اسپانیا و پس از آن به کاستاریکا در امریکای مرکزی رفت.  
وی در کاستاریکا دچار افسردگی شدید شد. به صورتی که مدت یک سال تحت درمان روانپزشک بود. 
شوهر وی در این میان بدون توجه به همسر و فرزندش مستقیماً به امریکا مهاجرت کرد.
 حمیرا با کمک همسر پسر عمویش، هما میرافشار، به ایالت کالیفرنیا مهاجرت کرد
 و با حمایت احمد مسعود کار هنری خود را از سر گرفت.
در سال ۷۸ خورشیدی به تومور مغزی دچار شد که به‌صورت معجزه‌آسایی از اتاق عمل نجات یافت. وی هم‌اکنون در شهر لس آنجلس زندگی می‌کند.
صدای حمیرا
نوع صدای او سوپرانو است. او، شش دانگ کامل صدا را داراست. 
تحریرهای اوازی وی کاملاً واضح و زیبا و پر قدرت ادا می‌شود.
با تکیه بر نظر اساتید فن، حمیرا توانست با ارائهٔ اثری به نام «صبرم عطا کن»، سبک تازه‌ای را در موسیقی سنتی ایران در موسیقی کلاسیکِ دههٔ ۴۰ خورشیدی پایه‌گذاری کند و طراوت و تازگی خاصی به موسیقی سنتی ایران ببخشد
سبک اواز
ترانه‌های حمیرا تا سال ۱۳۵۷ بیشتر در مایه موسیقی دستگاهی و موسیقی سنتی بود
 بعد از انقلاب ایران وی در کنار خواندن اوازهای اصیل ایرانی به موسیقی تلفیقی(پاپ سنتی) هم روی اورد.
در سبک خواندن حمیرا ویژگی‌های مکتب آوازی اصفهان بیشتر از مکتب آوازی تهران غلبه دارد. 
مهم‌تر از آن، حمیرا توانست در طول چهل سال فعالیت هنری، همیشه در اوج بماند و جزء چند ستارهٔ مطرح موسیقی ایران باشد.
آهنگسازان آثار
بعضی از آهنگسازان نامی که با وی همکاری کرده‌اند
 عبارتند از: علی تجویدی، پرویز یاحقی، اسدالله ملک، کامل علی‌پور، محمد حیدری، محمد جلیل عندلیبی، حسن شماعی‌زاده، بابک رادمنش، کاظم رزازان، صادق نوجوکی، فضل‌الله توکل، و انوشیروان روحا نی ترانه‌سرایان و شاعران آثارش
حافظ، مولوی، بابا طاهر، رهی معیری، بیژن ترقی، هما میرافشار، لیلا کسری (هدیه)، جلیلی بیدار، عماد خراسانی، کمال خجندی، احمد گلچین معانی، و معینی کرمانشاهی.
فهرست ترانه‌های کلاسیک
صبرم عطا کن گام سه‌گاه علی تجویدی 
سرگردان گام مینور علی تجویدی 
پشیمانم گام همایون علی تجویدی 
با دلم مهربان شو گام ابوعطا فرود به افشاری پرویز یاحقی 
دنبال دل گام شور علی تجویدی بازخوانی توسط علیرضا افتخاری
دیگر چه خواهی گام شور علی تجویدی 
شهنشاها گام ماهور علی تجویدی 
وقتی که عشق میاد گام دشتی علی تجویدی 
بازم آفتابی می‌شه گام سه‌گاه علی تجویدی 
به یاد روح‌انگیز گام چهارگاه تکنوازی از پرویز یاحقی،
آهنگ ترانه از اسماعیل مهرتاش
بگو چه بگویم گام سه‌گاه بابک رادمنش 
مرا نفریبی گام سه‌گاه پرویز یاحقی 
هدیهٔ عشق بابک رادمنش 
بهار نورسیده بهار عشق من پرویز یاحقی 
محبت گام شور پرویز یاحقی 
ساز خاموش گام همایون اسدالله ملک 
دل خونه گام نوا محمدجلیل عندلیبی بازخوانی توسط علیرضا افتخاری در آلبوم "تازه‌به‌تازه"
محمد (ص) گام دشتی محمدجلیل عندلیبی 
درویشان حضرت علی گام اصفهان کامل علی‌پور 
بی‌وفایی گام اصفهان اسدالله ملک 
الهی بمیری گام شوشتری اسدالله ملک بازخوانی توسط علیرضا افتخاری
به‌خاطر تو گام دشتی پرویز یاحقی بازخوانی توسط عبدالحسین مختاباد با نام شبانگاهان
می عاشقانه گام بیات تُرک پرویز یاحقی 
پنجره‌ای به باغ گل گام ابوعطا پرویز یاحقی ترانه‌های ویژه نوروز در دهه ۵۰
از دست عشق گام نوا محمدجلیل عندلیبی بازخوانی توسط علیرضا افتخاری در آلبوم "تازه‌به‌تازه"
لحظه‌ای نگشته رها خاطرم ز خاطره‌ها گام شور و دشتی محمدجلیل عندلیبی بازخوانی توسط علیرضا افتخاری در آلبوم "تازه‌به‌تازه".
ترسم فراموشم کنی گام شور فضل‌الله توکل 
وای نگو نگو نگو گام شوشتری فضل‌الله توکل 
خواهم که رسوا بشی گام شوشتری فضل‌الله توکل 
یادم نمیره گام شوشتری فضل‌الله توکل 
صدای خنده‌هات گام سه‌گاه فضل‌الله توکل 
سرنوشت گام دشتی محمدجلیل عندلیبی 
مده باده ز جام غم خودم غم دارم محمدجلیل عندلیبی بازخوانی توسط علیرضا افتخاری در آلبوم "امان از جدایی"
فهرست آثاردیگر
دریاکنار، پیرت بسوزه عاشقی، سرگردان (گام مینور ملودیک ساختهٔ استاد علی تجویدی)، ده بهار، دیدار عزیزان، بی قرار، خاطرات شمال (در گام عربی اجرا شده‌است، ساختهٔ بابک رادمنش)، کوچ، شب‌های کردستان، دوره روره، مهتاب عشق (با نام «شاه و گدا» هم شناخته می‌شود)، امید، اینه دنیا، عالم عشق، هم‌زبونم باش، مسافر غریبه، ای داد بیداد، دنیا دنیا در گام بیات تُرک اجرا شده‌است، ساختهٔ انوشیروان روحانی چوب کاری، در جستجو (گام عربی)، بهار بهاره ساختهٔ منوچهر چشم‌آذر
کنسرت‌ها و اجراهای حمیرا
وی در سال ۱۳۵۳ آهنگ معروف خود دریاکنار را در تلویزیون ملی ایران در روز نوروز اجرا کرد. وی همچنین ترانهٔ «هم‌زبونم باش» را دو بار اجرا کرد که از تلویزیون ملی ایران پخش شد. رادیو و تلویزیون ملی ایران، قبل از انقلاب، شاهد اجراهای تلویزیونی زیادی از حمیرا همانند اجرای ترانه‌های: هم‌زبونم باش، نگو از گذشته، دریاکنار، وقتی که مردم، دنیا دنیا، وقتی که تو رفتی، با دلم مهربان شو، باختن، محاله، شرم و شکایت، قاصدک، قناری، و... بوده‌است. وی در سال‌های اخیر، از سال ۱۳۸۸ به‌بعد، در فروردین‌ماه کنسرت‌های نوروزی خود را اجرا می‌کند. در این کنسرت‌ها به بازخوانی آهنگ‌های پرویز یاحقی و علی تجویدی پرداخته‌است.
اخرین البوم وی در سال ۱۳۸۳ با نام مهتاب عشق منتشر شداین البوم، تلفیقی از موسیقی پاپ وموسیقی سنتی و بر اساس گام‌های ایرانی از جمله نوا و شوشتری می‌باشد. و همچنین در سال ۱۳۸۹ مجموعه‌ای از بهترین آهنگ‌هایش را در آلبومی به‌نام «چهل ترانهٔ طلایی» منتشر کرد. براساس گفتهٔ وی، ۴ آهنگ از استاد علی تجویدی دارد که هنوز اجرا نکرده‌است، و استاد تجویدی هم تا زمان درگذشتش این ۴ آهنگ را به خوانندهٔ دیگری نداده‌است. استاد تجویدی تأکید داشته که این ۴ آهنگ فقط با صدای حمیرا اجرا شود، آلبوم‌ها

نام آلبوم تاریخ انتشار ناشر تعداد آهنگ‌ها آهنگساز
مهتاب عشق پاییز ۱۳۸۳ آونگ ۶ بابک رادمنش
هم‌زبونم باش ترانه ۱۲ اسدالله ملک
انوشیروان روحانی
سرنوشت ۱۳۷۷ پارس ویدیو ۶ محمدجلیل عندلیبی
قناری ۱۳۷۰ ترانه ۷ صادق نوجوکی
فضل‌الله توکل
حسن شماعی‌زاده
بی قرار ۱۳۵۵ استریو بابی 
انتظار ۱۳۷۰ 
با دلم مهربان شو ترانه ۲ پرویز یاحقی
محبت ترانه ۲ پرویز یاحقی
گلبرگ ۵ 
خواب و خیال ۱۳۷۸ پارس ویدیو ۶ بابک رادمنش
اون دیار 
بهار عشق من ترانه ۲ حسن شماعی‌زاده
فضل‌الله توکل
عشق و عرفان ۱۳۶۹ محمدجلیل عندلیبی
گلهای رنگارنگ ابرکوه به یاد حسین ناظری دریاکنار ۱۳۷۱ 
منتظر به راه ۱۳۷۳ 
هدیه (آهنگساز بابک رادمنش) ۱۳۸۰ 
درویشان حضرت علی (ع) ۱۳۷۱۵ کامل علی‌پور
شرم و شکایت ۱۳۵۴ 
ترانه‌ها، شنیدنی‌ها 
بهار عشق ۱۳۷۳ 
حبیب‌الله بدیعی
بهار زندگی اسدالله ملک
بهار بهاره ۱۳۷۲ منوچهر چشم‌آذر
فرهنگ شریف
وقتی که عشق میاد ۶ علی تجویدی
پشیمانم علی تجویدی
صبرم عطا کن علی تجویدی
شاهنشاه علی تجویدی
حبیب‌الله بدیعی
پنجره‌ای به باغ گل فضل‌الله توکل
پرویز یاحقی
گلبرگ شماره۲ اسدالله ملک
گلبرگ شماره ۳ بیژن مرتضوی
دل شکنی گناه پرویز یاحقی
فضل‌الله توکل
به یاد روح‌انگیز ۳ تکنوازی ویولن پرویز یاحقی
گل‌های غربت  آهنگ ساز پرویز یاحقی
مجموعهٔ آلبوم‌های گلهای رنگارنگ

--

---
‏این پیام را به خاطر این دریافت کردید که برای مبحثی در گروه «دوستان راديو گلها» در Google Group ثبت‌نام شده‌اید.
جهت لغو اشتراک از این گروه و قطع دریافت ایمیل از آن، ایمیلی به friends-of-radio-golha+unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای گزینه‌های بیشتر از https://groups.google.com/d/optout بازدید کنید.


No comments:

آرشیو مطالب